محل تبلیغات شما
چند شب از دانشگاه هیئت برگزار شد . قرار بود بین بچه هایی که میان قرعه کشی بشه ببرن مشهد . 160 نفر از اقایون . 80 نفر از خانوما . اولش بهمون بر خورد . ولی بعدا فهمیدیم بحث بحثه کمیت و کیفیته :)) تقریبا ته دلم بهم میگفت که میشه . ولی نمیدونستم اسم هممون در میاد یا . خونه ابجی بزرگه بودم . مهدیه زنگ زد . از صداش میشد فهمید چخبره . خوشحال شدم . گفت اسم من و تو نرگس هست . جالبه که پشست سر همم درومده .

برگردیم به دوران قبل

میشه؟؟ نگران نباشم؟؟

چیزی برای عنوان به ذهنم نمیرسه

ولی ,اسم ,نفر ,زد ,صداش ,میشد ,نفر از ,زنگ زد ,مهدیه زنگ ,بودم مهدیه ,بزرگه بودم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دبیرستان علوم و معارف اسلامی صدرای مهریز